پژوهشگر حوزه سبک زندگی، ۴ عامل «شرایط فردی»، «شرایط اجتماعی»، «عملکرد نظام مدیریتی جامعه» و «فرهنگ بیگانه» را در تعیین سبک زنگی مؤثر میداند و میگوید: تلقی طلاب و دانشجویان از سبک زندگی ایدهآل بیشتر در بُعد عبادی متجلی میشود.
خبرگزاری فارس- محمد کلهر، سمیه نبی: یکی از مهمترین و راهبردیترین کلیدواژههایی که مقام معظم رهبری اخیراً آن را بارها به کار برده و بر آن تأکید داشتهاند، موضوع «سبک زندگی» است. ایشان معتقدند: آن تمدن نوین اسلامی که ما به دنبال هستیم و انقلاب اسلامی نیز میخواهد آن را به وجود بیاورد، بدون دستیابی به «سبک زندگی» تحقق پیدا نخواهد کرد.
به همین منظور، میزگردی را با عنوان «سبک زندگی اسلامی؛ بایدها و نبایدها» با حضور حجتالاسلام محمد کاویانی ارانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب «سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن» و رضا شریفی، عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، روانشناس و مدیر مؤسسه مطالعاتی رهیافت زندگی متعالی برگزار کردیم.
فارس: مفهوم سبک زندگی اسلامی چیست؟
کاویانی ارانی: ابتدا تصور خودم را از این مفهوم بیان میکنم و سپس توضیح مختصری نسبت به اجزای این مفهوم ارائه خواهم داد.
وقتی صحبت از سبک میشود یک ویژگی مدنظر است که ممکن است افراد به اندازه کافی به آن توجه نداشته باشند و آن اینکه رفتاری که فرد انجام میدهد این گونه نیست که مثلاً به طور اتفاقی و ناخواسته و غیر حساب شده، از او سر زده باشد.
وقتی گفته میشود «سبک»، اصول نسبتاً ثابت از آن فهمیده میشود همچنانکه در بسیاری از امور دیگر نیز این معنا در سبک، لحاظ میشود اگر صحبت از سبک نقاشی، سبک هنری خاص و... شود این معنا در سبک وجود دارد و اگر مدعی هستیم که میخواهیم سبک زندگی اسلامی داشته باشیم یعنی میخواهیم روش اسلامی به گونهای نسبتاً ثابت، در زندگی افراد حضور داشته باشد از اینرو در تمام مکانیزمها و محتواهایی که در نظر گرفته میشود باید همگی در مسیر سبک بودن تعریف شود.
وقتی گفته میشود «زندگی»، ممکن است برخی از افراد، کلمه سبک را در کنار کلمه زندگی گذاشته و نگاهشان تحت تأثیر بعضی از دیدگاههایی از رشته علوم انسانی قرار گرفته و محدوده خاصی را شامل شود. ممکن است در جامعهشناسی غلیظترین نگاه، نگاه اقتصادی و نگاه اجتماعی و جایگاه اجتماعی افراد باشد، همچنین اگر همین موضوع در روانشناسی مطرح شود ممکن است بیشتر در فضای شخصیتی افراد قرار گیرد و محدوده خاصی را شامل شود.
* سبک زندگی با پسوند «اسلامی» همه ابعاد آن را میتواند در بر بگیرد
اگر ما سبک زندگی را با پسوند «اسلامی» در نظر بگیریم منظورمان این خواهد بود که همه زندگی! البته برخی از دوستان معتقدند که این موضوع از ولادت تا مرگ را در بر میگیرد، اما من بر این باور هستم که از قبل از ولادت تا بعد از مرگ را نیز در بر میگیرد و اصولاً اسلامی بودن به معنای دقیق همین است. جوانی که میخواهد ازدواج کند حتی باید از دوران کودکی او، زمینهها طوری فراهم شده باشد که فرزندی که بعد از ازدواج از او متولد میشود متناسب با آموزههای اسلامی که کاملاً معقول و قابل دفاع است، متولد شود.
البته گستره زندگی بسیار وسیع است و بعد از مرگ را نیز شامل میشود چرا که تمام تجلیات روانی ما تحت تأثیر این موضوع قرار میگیرد.
بنابراین اگر انگیزههای من فقط دنیایی باشد بسیار با انگیزههایی که دنیایی - آخرتی باشد متفاوت خواهد بود اگر من توجهی به معاد نداشته باشم ارتکاب بسیاری از رذایل اخلاقی به راحتی اتفاق خواهد افتاد و در واقع نگاه به زندگی پس از مرگ، زندگی روزمره را تحت تأثیر خواهد داشت و از این رو، به خودم اجازه میدهم که بگویم «سبک زندگی» یعنی آن روش نسبتاً ثابت، که از قبل از ولادت تا بعد از مرگ را پوشش میدهد و به تمام مراحل توجه دارد؛ باید گستره زندگی را اینگونه دید. وقتی قید «اسلامی» بودن را برای سبک زندگی لحاظ میکنیم بیانگر آن است که محتوا و مطالبی که به صورت دقیق و تخصصی از متون دینی با روش خاص دینی استخراج و استکشاف شده و یک انسجامدهی در آن لحاظ میشود این طور نیست که من تنها با یک روایت و آیه موضعگیری داشته باشم و یا فقط با مطالعه جامعی در مسائل اخلاقی، ادعا کنم که سبک زندگی اسلامی را مطالعه کردهام.
سبک زندگی در بُعد اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و... یک بخش از سبک زندگی اسلامی است. از اینرو وقتی لفظ اسلامی بودن را برای سبک زندگی لحاظ میکنیم منظورم آن جامعیتی است که مدنظر اسلام است هم به لحاظ محتوا، هم به لحاظ زمان.
علاوه بر اینکه ما معتقدیم «حلال محمد حلال الی یوم القیامه، و حرام محمد حرام الی یوم القیامه»، طول زمان، مکانهای مختلف و همه بشریت را نیز در بر میگیرد. بدین معنا که اگر من بخواهم به عنوان کسی که با اسلام آشنا است، سبک زندگی اسلامی را ترسیم و آن را به دیگران ارائه کنم؛ آن را به گونهای ترسیم میکنیم که برای مسلمانها و غیر مسلمانها، جدای از هم، یا در کنار یکدیگر، کاربرد داشته باشد.
بنابراین استنباط من از اسلامی بودن با لحاظ کردن این ویژگیهاست و در این هنگام مشخص میشود که اگر میخواهیم سبک زندگی اسلامی داشته باشیم، به چه معنا خواهد بود.
* ظاهر رفتار فرد در موقعیتهای مختلف، معرف شیوهای نسبتاً پایدار در مواجه با مسائل زندگی است
فارس: با توجه به سخنان آقای کاویانی مبنی بر سبک زندگی نسبتاً ثابت، اما بعضی وقتها احساس میشود که باید نمودار سبک زندگی اسلامی، بازهای نسبی و شناور باشد که در مواقع مختلف به حداقلها و در برخی از زمانها به حداکثرها نزدیک شود. لطفاً توضیحی درباره ثابت بودن و یا شناور بودن مؤلفه سبک زندگی بفرمایید؟
شریفی: در واقع سبک به معنای یک «استیل یا شیوه » است و همانطور که آقای دکتر کاویانی اشاره کردند سبک میتواند نسبتاً ثابت باشد. در پاسخ به سؤال شما و انتظار عموم مردم از امکان وجود طیفی، از ثابت تا شناور بودن سبک، به نظر من با توجه به پویایی روان انسان اگر اصطلاح نسبتاً «پایدار» را به جای نسبتا ثابت در تعریف سبک به کار ببریم موضوع روشنتر و قابل فهمتر میشود. وقتی شما انتظار دارید رفتار انسان تنوعی از امور ثابت یا شناور بودن را داشته باشد به نوعی انتظاری پویای و انعطاف پذیر است که میتواند منطقا به جا باشد چون از انسان انتظار رفتار ثابت نداریم.
اما در تعریف سبک، پایداری به معنای گرایش به یک الگو و تیپ رفتاری است که نسبت به تغییر، مقاوم است و حتی اگر ظاهر رفتار فرد در موقعیتهای مختلف به ظاهر متفاوت به نظر برسد اما معرف یک شیوه نسبتاً پایدار در مواجه با مسائل زندگی است که ممکن است با تظاهرات متنوع تجلی کند. از سوی دیگر این الگوی رفتاری و ویژگیها میتواند معرّف و وجه تمایز فرد از دیگران باشد. به طور مثال: وقتی سبک واکنش نشان دادن افراد به ناکامی را مورد توجه قرار میدهیم؛ ملاحظه میکنیم که بعضی افراد نسبت به ناکامی به شکل عصبی، واکنش نشان میدهند. گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیم، گاهی کلامی و گاهی غیر کلامی اما وقتی این نوع رفتار عصبی در او تکرار میشود میتوان گفت که او الگوی رفتاری نسبتاً پایداری در برخورد با مسائل زندگی دارد که عصبی خوانده میشود.
بنابراین از نظر روان شناختی سبک چنین فردی در مواجهه با ناکامیهای زندگی، هیجانی و عصبی است، اما ممکن است واکنش فرد دیگری در مقابل ناکامی و یا عدم موفقیت، راه کار حل مسئله و تفکر منطقی باشد؛ بنابراین در شناسایی سبک زندگی افراد نباید به دنبال رفتار و واکنشهای جزئی و خُرد باشیم بلکه بیشتر بر سبک و الگوهای روان شناختی تمرکز داریم که معرّف طبقهبندی کلی افراد و تمایز آنها از دیگران است. با توجه به همین قیاس وقتی در مورد صبور بودن انسانها یا ملتها صحبت میکنیم در مورد سبک زندگی آنها اظهار نظر میکنیم فارغ از اینکه در چه شرایطی، به چه شکلی و یا سایر جزئیات رفتار میکنند در این جا الگوی کلی رفتار آنها و یا سبک آنها مد نظر است.
نکته قابل توجه دیگر در فهم سبک زندگی و الگوی کلی رفتار، مربوط به قابلیت پیش بینی سبک زندگی است. به مفهوم آنکه وقتی شما از الگوی رفتاری پایدار فرد، گروهی و یا ملتی مطلع باشید میتوانید به کمک این اطلاعات رفتار آنها را در موقعیتهای مختلف احتمالی پیش بینی کنید.
از این رو وقتی ما با مفهوم نسبتا پایدار در مورد سبک زندگی و از نوع اسلامی در مقابل غیراسلامی صحبت کنیم باید در جستوجوی تعریف الگو و سبک واکنش نشان دادن مسلمانان به ابعاد اساسی زندگی و مرگ باشیم. البته نباید دیگر سراغ خرده رفتارهایی برویم که ممکن است متغیر باشند و ما را درگیر جزئیات کنند زیرا آنچه اهمیت دارد پیروی از الگو و سبک کلیتر است نه خرده رفتار های روبنایی!
انعطافپذیر به معنای داشتن رفتارهای متضاد و متغیر نیست
فارس: بالاخره دین اسلام، راهکارهای گوناگون را برای انسانها در مقاطع مختلف ترسیم کرده است آیا این نشان از انعطاف درونی سبک زندگی اسلامی دارد؟
شریفی: در واقع ما در اینجا با تغییر رفتار در موقعیتهای محیطی و اجتماعی مواجه هستیم وقتی میگوییم فردی انعطاف دارد مفهوم آن این نیست که بپذیریم او دارای رفتارهای متضاد و متغیر است. وقتی ما از سبک یا رفتارهای پایدار فرد صحبت میکنیم در واقع فرض میگیریم آن فرد از یک الگوی رفتاری مشابهی تبعیت میکند. لذا وقتی میخواهیم متناسب با آداب و رسوم و شرایط اجتماعی، رفتارهای افراد را در دسته سبک اسلامی قرار دهیم انتظار نداریم که فرد واجد سبک زندگی اسلامی، در جایی با نامحرم دست دهد و در جای دیگر از این کار خودداری کند یعنی او همیشه با نامحرم دست نمیدهد و بر پایه ارزشها و احکام اسلام، از یک الگوی نسبتاً پایدار رفتاری برخوردار است که حتی وقتی شرایط هم تغییر کند او الگوی رفتاری یکسانی از خود، بروز خواهد داد.
* آسیب شناسی و اصلاح سبک زندگی از سوی مقام معظم رهبری با رویکرد اجتماعی و ملی مطرح شده است
فارس: از مؤلفههای روانی صحبت کردید به نظر شما مؤلفههایی که در سبک زندگی اسلامی تأثیر گذارند کدامند و ارتباط این دو با هم چیست؟
شریفی: طبقهبندیهای مختلفی برای تبیین مؤلفهها و عوامل تعیین کننده سبک زندگی وجود دارد اما به نظر من میتوان این مؤلفهها را چند وجهی در نظر گرفت. بر این اساس وقتی ما سبکی از زندگی را انتخاب میکنیم این سبک، تحت تأثیر چهار عامل میتواند شکل گیرد؛ 1- عامل و شرایط فردی (ویژگیهای رشدی و شخصیتی فرد)، 2- عامل و شرایط اجتماعی (هنجارهای اجتماعی، الگوی مصرف و...)، 3- عامل عملکرد نظام مدیریتی جامعه و 4- عاملی که تحت عنوان شرایط فرا ملی، فرهنگ بیگانه و یا عملکرد عامل بیگانه میتوان از آنها یاد کرد.
هر چند در نگاه اول تمایل به بررسی و تحلیل سبک زندگی از منظر فردی وجود دارد اما نکته حائز اهیمت آن است که طرح موضوع آسیب شناسی و اصلاح سبک زندگی از سوی مقام معظم رهبری با رویکرد اجتماعی و ملی مطرح شده است از این رو باید این موضوع را به عنوان یک مسئله اجتماعی و ملی مورد توجه و تحلیل قرار داد. با این وصف از آنجایی که پدیدههای اجتماعی در ارتباط مستقیم با ابعاد فردی هستند بدون ملاحظه مؤلفههای فردی سبک زندگی که بیشتر شامل ویژگیهای رشدی و شخصیتی آحاد مردم جامعه میشود، نمیتوان به درک جامعی با رویکرد فرهنگی و اجتماعی از سبک زندگی رسید.
وقتی افراد فراتر از زندگی شخصی با جامعه تعامل پیدا میکنند، همراه خود، سبک زندگی را در جامعه وارد میکنند که ناشی از روانشناسی رشد آنهاست و میتواند معرف تفاوت آنها در صبر، مدارا، قانون گرایی و... باشد که ریشه در جمعبندی آنها از رشدشان و تلقی آنها از دنیا و سبکی از زندگی است که آگاهانه و یا ناآگاهانه انتخاب میکنند. با رویکرد فردی و مبتنی بر فرمایشات مقام معظم رهبری مهمترین مؤلفههای فردی در ارتباط با سبک زندگی عبارتند از: 1- خردمندی و رشد شناختی 2- رشد اخلاقی و مسئولیت پذیری 3- حق مداری و مدیریت خود. البته این مولفهها و سایر ویژگیهای عامل فردی به تنهایی تعیینکننده و مؤثر نیستند و در صورتی در سطح اجتماعی تجلی پیدا میکنند که خردورزی، پایبندی به اخلاق و حقوق در سطح جامعه عمومیت پیدا کرده باشد و شرایط اجتماعی در رشد این نوع سبک زندگی را تسهیل و ترغیب نماید.
برای درک بهتر عوامل اجتماعی میتوان یکی از مباحث مطرح در خصوص نقش شرایط اجتماعی را تحت عنوان کنترل نظارت اجتماعی در نظر گرفت. بر این اساس وقتی ما تنها هستیم با زمانی که در حضور دیگران قرار داریم، رفتاری متفاوت از خود بروز میدهیم زیرا جمع، ما را نظارت و کنترل میکنند و پذیرش و یا طرد آن باعث میشود که رفتار ما تغییر کند. هرچند افراد متناسب با عوامل فردی به این عامل اجتماعی پاسخ های متفاوتی میدهند اما این عامل در تنظیم رفتار و سبک زندگی ما تاثیر میگذارد.
* سبک زندگی به ویژگی درونی افراد که فراتر از فطرت است باز میگردد
کاویانی ارانی: فرمایشات آقای دکتر کامل بود و من میخواهم در خصوص مفهوم سبک زندگی، یک جمعبندی داشته باشم.
* از میان مؤلفههای مختلف سبک زندگی، مؤلفه عبادی به نمره ایدهآل نزدیکتر است
فارس: در حال حاضر اگر بخواهیم به سبک زندگی رایج در جامعه، برای اینکه تا چه اندازه دینی است امتیاز دهیم آیا شما هم همان عواملی را که آقای دکتر شریفی مطرح کردند عنوان میکنید؟
کاویانی ارانی: سبک زندگی اسلامی، تقریباً عام است و شامل همه ابعاد زندگی میشود اما ممکن است نوع نگاهها در تقسیمبندی متفاوت باشد.
* کودک در مقیاس رفتارهای روزانه، برای خودش قانون میسازد
فارس: اما به نظر میرسد رفتاری که از کودکان و نوجوانان سر میزند جزو سبک زندگی آنها نیست بلکه غالباً به اقتضای سن و ... است.
کاویانی ارانی: رفتاری که از یک بچه سر میزند آرام آرام به یک قانون تبدیل میشود اینکه باید با دوستانت مهربان باشی و یا لازم نیست با دوستانت مهربان باشی به طور ناخودآگاه، یک سبکی را در شخصیت فرزندان شکل میدهد و در واقع، کودک در مقیاس رفتارهای روزانه، برای خودش قانون میسازد و البته نوع رفتار والدین با فرزندان به مرور زمان به یک سبک تبدیل میشود؛ برای ما بزرگترها نیز چنین است یا باید ویژگیهای درونی را به صورت منطقی، برنامهریزی شده و مأخوذ از یک منبع متعالی که همان آموزههای دینی است فرا بگیریم یا اگر این امر محقق نشد زندگی روز مرّه، آن قالب و قانون نانوشته را در وجود ما ایجاد خواهد کرد.
چیزی که متأسفانه متعارف است؛ به طور مثال، چطور میشود که وقتی صحبت از آیات قرآن، رساله عملیه و کتابهای اخلاقی میشود همه ما میدانیم که «غیبت» چه گناه بزرگی است اما مثل اینکه فکر میکنیم این دانستن در جای خویش مطلوب است و اگر در زندگی روزمرّه دچار غیبت شدیم اشکالی ندارد چرا که همه غیبت یکدیگر را میکنند و غیبت کردن به یک هنجار اجتماعی تبدیل شده است از این رو کسی نمیآید بنده را به دلیل غیبت کردن توبیخ کند! یک نظارت بیرونی و یک خطکشی که رفتار فرد را صاف کند وجود ندارد.
* نباید تسلیم انتظارات اجتماع شد
کاویانی ارانی: یکی از راهکارهای فوری، که هر فردی علاقهمند است و میخواهد که آن را بداند و در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی انجام دهد، و ذکرش میتواند کارساز باشد و در روند مطالعه، شکل دادن رفتارهای شخصی، بین فردی، و رفتار اجتماعی تاثیر دارد، این است که اندکی جسارت به خرج دهیم به خودمان این اجازه را بدهیم که در حدّ درک خودمان، خودمان باشیم؛ بدین معنا که تسلیم انتظاراتی که فضای اجتماعی برای من ایجاد میکند و من آنها را قبول ندارم، نشوم و در یک کلام، همرنگ جماعت نشویم. آنچه را که «میدانیم» عمل کنیم و در سطح اجرایی اگر کاری از دستمان بر میآید همان را انجام دهیم، همچنین نباید منتظر دیگران ماند و تحت تأثیر نگاه منفی آنها قرار گرفت؛ این نوع نگرش، دریچهها و زمینههای بسیاری را به روی ما خواهد گشود.
* اقداماتی که برای عملیاتی شدن «سبک زندگی اسلامی» لازم است
فارس: آقای کاویانی به عنوان سؤال پایانی بفرمایید لازمه رسیدن به «سبک زندگی اسلامی» چیست؟
کاویانی ارانی: ما برای داشتن سبک زندگی اسلامی در جامعه خودمان به سه مجموعه کاری نیازمندیم: 1ـ داشتن یک منظومه مفهومی قابل استفاده که کاملاً منطبق بر قوانین اسلام باشد، 2ـ داشتن و یا ساختن فرآیندهای اجرائی؛ که این موضوع به تمام نهادهای اجتماعی، حکومت، قانون اساسی و ... بر میگردد، 3ـ ترکیب و تلفیق این دو و یک انعطاف پذیری که در طول زمان باید داشته باشد. شاید اگر فرض کنیم دستگاه مفهومی جامعه را در اختیار داریم و مکانیزمها و فرآیندهای اجتماعی نیز فراهم است و هیچ مشکلی وجود ندارد با این حال، تا این روند بخواهد عملیاتی شده، و در متن جامعه حضور پیدا کند و به نتیجه برسد به زمان نیاز زیادی داریم، که به عنوان مثال، بخشی از آن در تربیت نسل جدیدی از فرزندان است.
ما باید این سه مرحله را طی کنیم و سپری شدن این مراحل اینگونه نیست که ما خودمان را گول بزنیم که مثلاً میخواهیم این کارهای سنگین دراز مدت و عمیق را انجام داده و از زندگی روزمرّه فعلی خویش غافل بمانیم.
منبع: فارس نیوز